{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
شاد بودن تنها انتقامی است که می توان از زندگی گرفت
من نه مسیح هستم، نه انسانی نیکوکار. من نقطه متقابل مسیح هستم. من با هر ابزاری که در دست دارم برای باورهایم مبارزه می کنم. و دشمنم را نابود می کنم به جای این که بگذارم به صلیبی یا جای دیگر میخکوب
می دانستم در لحظه ای که روح بزرگ حاکم، ضربه ای می زند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند، من در کنار مردم عادی خواهم بود.
چه گوارا، نه تنها یک روشنفکر بلکه کامل ترین انسان دوران ما بود.
عید من آن روزی است که زحمت یک سال دهقان، شام یک شب پادشاه نباشد.
مردمان شهر برای آزادی تابوت ساختند و برای عشق مرز … غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا می گیرد و نه عشق مرز می شناسد.
در یک انقلاب، انسان یا پیروز میشود یا میمیرد، اگر آن انقلاب واقعی باشد
سکوت استدلالی است که معانی دیگری را به دوش میکشد
ما هرگز نمیتوانیم از داشتن چیزی برای زندگی مطمئن شویم تا وقتی که برای آن مایل به مردن باشیم
اگر تو در برابر هر بیعدالتی از خشم به لرزه می افتی؛ بدان که یکی از رفقای من هستی(یکی مثل من هستی)
انقلاب، سیبی نیست که پس از رسیدن می افتد، ما باید به افتادن مجبورش کنیم
رهبران بی رحم تعویض می شوند تا رهبر دیگری بیرحم شود
می دانستم در لحظهای که روح بزرگ حاکم، ضربهای می زند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند، من در کنار مردم عادی خواهم بود
یک انقلابی واقعی همان جایی خدمت می کند که به او احتیاج است
رسالت یک انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست بلکه بر هم زدن صف است
دستم بوی گل می داد، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند اما هیچ کس فکر نکرد شاید من شاخه گلی کاشته باشم
شاد بودن تنها انتقامی است که می توان از زندگی گرفت
من نه مسیح هستم، نه انسانی نیکوکار. من نقطه متقابل مسیح هستم. من با هر ابزاری که در دست دارم برای باورهایم مبارزه می کنم. و دشمنم را نابود می کنم به جای این که بگذارم به صلیبی یا جای دیگر میخکوب
می دانستم در لحظه ای که روح بزرگ حاکم، ضربه ای می زند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند، من در کنار مردم عادی خواهم بود.
چه گوارا، نه تنها یک روشنفکر بلکه کامل ترین انسان دوران ما بود.
عید من آن روزی است که زحمت یک سال دهقان، شام یک شب پادشاه نباشد.
مردمان شهر برای آزادی تابوت ساختند و برای عشق مرز … غافل از اینکه نه آزادی در تابوت جا می گیرد و نه عشق مرز می شناسد.
در یک انقلاب، انسان یا پیروز میشود یا میمیرد، اگر آن انقلاب واقعی باشد
سکوت استدلالی است که معانی دیگری را به دوش میکشد
ما هرگز نمیتوانیم از داشتن چیزی برای زندگی مطمئن شویم تا وقتی که برای آن مایل به مردن باشیم
اگر تو در برابر هر بیعدالتی از خشم به لرزه می افتی؛ بدان که یکی از رفقای من هستی(یکی مثل من هستی)
انقلاب، سیبی نیست که پس از رسیدن می افتد، ما باید به افتادن مجبورش کنیم
رهبران بی رحم تعویض می شوند تا رهبر دیگری بیرحم شود
می دانستم در لحظهای که روح بزرگ حاکم، ضربهای می زند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند، من در کنار مردم عادی خواهم بود
یک انقلابی واقعی همان جایی خدمت می کند که به او احتیاج است
رسالت یک انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست بلکه بر هم زدن صف است
دستم بوی گل می داد، مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند اما هیچ کس فکر نکرد شاید من شاخه گلی کاشته باشم
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}